کَمـی قبل تَر از بهـآر:در یک عَصر نسبتاً شلوغ...
کِنار بَساط یک دَست فرُوش...
بابا،بابا،بَرام میخری؟چی پِسَرِ گُلَم؟
مـآهـی قرمز میخوام،بِخـَر دیگه بابا،باشه پسرم...
انتخاب کُن آقا پِسَر،کدوم رو بگیرَم برات،اون،اونکه بالا دُمش نقطه نقطه مشکی داره...
صدای زنگ موبایل آقای دَست فروش:باباجون؟جونم شیرین عسل بابا...
قُولی که بهم دادی یادته؟آره عزیزم،فردا با مامانت میریم خریـد،امروز بازار خوب بوده...
آخ جـُون،مامان،مامان بابا میگه فردا میریم خرید...
آقا بفرمایید باقی پولتون...
کَمـی قبل تر از عیـد:در یک بیمارستان بیماری های خاص...
شُوق دیدَن یک سال دیگــر،با چشمانــی که تازه شکوفه های بهَار را دیده است...
به کُودکـی که در انتظار رویش مـُو های تازه اَست...
کَمــی قبل تر از عیــد:یک هفته مانده تا ازدواج!
امروز قراره با آقامون بریـم خرید برا جشن...
ایــن یکی مغازه هَم بریــم دیگه شَب شُد الان داداشت باز تیکه میندازه بهمونا،از من گفتن...
کَمــی قبل تَر از عیــد:"....."!
از کی دیگه نریـم کلاس بچه ها!؟از نوزدهم خوبه دیگه ها؟موافقین؟
دخترم پس کی میخوای این اتا ♥بـرای دلـم دسـت به قـلـم ......
ادامه مطلبما را در سایت ♥بـرای دلـم دسـت به قـلـم ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5kingomidd بازدید : 16 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 12:12